تا چه حد و چگونه می توانیم از دانش جدید برای فهم و تحلیل گذشته استفاده کنیم؟ این پرسش را می توان به گونه دیگری هم مطرح کرد: دستاوردهای فرهنگ های مختلف بشری تا چه حد قابل تعمیم به دیگر فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها و قابل استفاده در آنهاست؟ یا می توانیم بگوییم دانش های حوزه های مختلف علوم تا چه حد و چگونه می توانند در حوزه های علمی مجاور، دور و نزدیک مورد استفاده قرار گیرند؟ مثلاً آیا می توان از یافته ها و نظریه های علوم تجربی و ریاضی در حوزه علوم انسانی بهره برد؟ مرزهای علوم تا چه حد حقیقی و واقعی و تا چه میزان ساختگی و ذهنی است؟ خود علوم انسانی چطور؟ آیا می توان از یافته ها و نظریات علوم روان شناسی در حوزه علوم اجتماعی و ادبی بهره برد؟ چه معیار و میزانی وجود دارد که بر اساس آن بتوان روابط میان علوم را توصیف و تعریف کرد؟ اینها سوالات متعددی است که بر گرد یک دال مرکزی قرار می گیرد: روابط بینامتنی. روابط متون چگونه هست و چگونه باید باشد؟ واقع امر این است که پرسشهای فوق نتوانسته در فضاهای آکادمیک ما تبدیل به گفتمان شود و اینطور احساس میکنیم که فعالان و پژوهشگران دانشگاهی باید فکری بردارند برای تبدیل پرسش های فوق به گفتمان های فعال و پویا. می توان برای هر پرسش یا هر حوزه خاص یک حوزة گفتمانی طراحی کرد و علاقه مندان برای شرکت در گفتگو را به آن مجموعه فراخواند. امکانات فضاهای مجازی فرصت بسیار خوبی است که نقطه های مختلف را در هر جای جهان به یکدیگر وصل می کند.