تطور استعاره های عشق از سنائی تا مولانا
سلام دوستان!
اگر «عرفان کلاسیک» را یک گفتمان (discourse) به شمار آوریم، تکیه گاه (nodal point) آن «عشق» خواهد بود. دلیلش این است که اگر این واژه را از دل منظومه عرفانی کلاسیک بیرون بکشیم، شاکله ان به هم می ریزد. هیچ فکر کرده اید تطور این مفهوم در طول تاریخ عرفان چگونه بوده است؟ بررسی همه عرفان که برایمان امکان پذیر نبوده اما ما تصمیم گرفتیم تطور آن را در غزلیات سه قطب شعر عرفانی (سنائی، عطار و مولانا) بررسی کنیم. نتایج جالب است؛ بعضی وقتها بر خلاف تصوری که ما از اینها داریم. برای تحلیل استعاره ها هم از نظریه استعاره های مفهومی یا شناختی (cognitive metaphors) استفاده کردیم .اگر حوصله اش را دارید که ببینید این تطور مفهومی عشق از سنائی تا مولانا چطور بوده، مقاله زیر را بخوانید.
یا
+ نوشته شده در سه شنبه سی و یکم شهریور ۱۳۹۴ ساعت ۳ ب.ظ توسط سید مهدی زرقانی
|